رفتار ما
حکایت عجیبی است رفتار ما خداوند می بیند و می پوشاند ولی مردم نمی بینند و فریاد می زنند.
حکایت عجیبی است رفتار ما خداوند می بیند و می پوشاند ولی مردم نمی بینند و فریاد می زنند.
روی هر پله ای که باشی خدا یک پله از تو بالا تره نه بخاطر اینکه خداست چون میخواد دستتو بگیره.
ساحل دلت را بخدا بسپار خودش قشنگترین قایق را برایت میفرستد.
یه زن و شوهر عاشق اما فقیر بر سر سفره شام نشستند غذا شون خیلی مختصر و کم بود که ینفر را به زور سیر میکرد مرد بخاطر اینکه زنش بیشتر غذا بخوره گفت بیا چراغ ها را خاموش کنیم و توی
تاریکی بخوریم زن قبول کرد چند دقیقه چراغ ها را خاموش کردند ولی بعد که روشن کردند غذا دست نخورده توی ظرف مونده بود.
سلام به همه دوستان وبلاگی نمی خواید برای وب جدیدم بهم تبریک بگید
منتظرم
دوستتون دارم